آیا راهپیمایی در جهت دادخواهی شلیک به هواپیمای اکراینی لازم و راه گشاست؟
نقد ایرادات و اشکالات هیات انجمن و راهکارها
شاهین مقدم
- صریحاً، خیر. هدف از راهپیمایی تاثیر بر تصمیم دولت است. راهپیمایی ها و اعتراضات خیابانی زمانش قبل از اعلام موضع رسمی توسط دولت بوده نه بعد آن.
- دعوت از سیاسیون بجز نمایش رنگی و سلب مسئولیت ایشان و پروپاگاندای رسانه ای برای اینها هیچ عایدی مثبتی برای خانواده ندارد که هیچ، دولت را هم در موضع بالا دستی قرار میدهد بدون پاسخگو بودن و قبول مسئولیت.
- دادخواهی بدون سرنگونی این رژیم جنایتکار امکانپذیر نیست و این شعار انجمن خودش مصداق مذاکره است!!
- اگر نگاه کلی بیندازیم، کمپین دادخواهی در جلب افکار عمومی کانادا ضعفهای بسیاری داشته است. مهمترین ضعف آن در این بوده است، که نتوانسته نشان دهد که دولت کانادا چه کارهایی را بایستی میکرده و چه کوتاهی هایی داشته است. در این زمینه بشدت کم کاری شده است. اینکه با نمایندگان احزاب مخالف بحث شود ، کاملا درست است. اما بایستی با سازمان دادن اعتراضات در مقابل دفاتر نخست وزیر و وزارت خارجه و راه و ترابری کانادا به این کم کاری اشاره کرد. مردم در کانادا بایستی متوجه کم کاری دولت شوند و در این زمینه کم کاری شده است از جانب هیات. بدانیم که مردم کانادا در برنامه ها و راهپیمایی ها نیازی به دانستن مسایل و مشکلات ما با ایران ندارند.
- البته من در مورد راهپیمایی برای جلب حمایت کانادایی ها موافق هستم. به نظر من خانواده ها با قدرت نمایی در مقابل دولت و اینکه نشان بدهند که میتوانند حداقل افکار عمومی ایرانیان وبعد افکار عمومی کانادایی ها را بدنبال خود بکشانند، درست عمل کرده است. که اگر اینگونه بود چرا بیانیه و سخنرانی ها به فارسی است؟! آیا جامعه هدف ایران است یا مردم کانادا؟. ولی در کل اینکه از این امتیاز در کجا و چگونه استفاده شود نکته اساسی ست. که متاسفانه تا به امروز هیات تمام برگ های خود را سوزانده است!
- اشکال کار را من در این می بینم که فشار از پایین را با خواسته های محافظه کارانه به پیش می برند. فشار از پایین بایستی با خواسته های حداکثری باشد. در مذاکره میتوان خواسته ها را پایین و بالا برد، اما وقتی در پایین فشار می آوریم، بایستی فشار حداکثری را از طریق خواست حداکثری بیاوریم. بعنوان مثال وقتی که سرنگونی رژیم را بخواهیم ، ممکن است به انحلال سپاه پاسداران راضی شویم. ولی اگر از اول فقط رفرم در سپاه را مطرح کنیم، همان رفرم را هم نخواهیم گرفت.
- دولتمردان باید رودر روی خانواده و در موضع پاسخگویی قرار بگیرند. نه همنشین و همصحبت. و داشتن تریبون. که هیات عملا با ایجاد همنشینی با دولتمردان مسئولیت پذیری و پاسخگویی را از اینان سلب کرده است.
- بدانیم که دولت کانادا نسبت به شهروندانش وظایف قانونی و مشخصی دارد که نیازی به تشکر در قبالش نیست.
- این اعتراضات خیابانی در زمان مذاکرات باید شکل میگرفته یعنی یکسال پیش که هیات محترم و شخص آقای اسماعیلیون همواره مخالفت کردند. یا زمان رو غیر مناسب تشخیص دادند و یا اعلام کردند این دولت در حال انجام کار درسته و اعتراض جایز نیست.
- مسلما در این بن بست بوجود آمده بدلیل سیاستهای پراشتباه وافتضاح انجمن بهترین راه سرپوشانی برگزاری همین تظاهرات و نمایشهاست. و همچنان دریغ از راهکار و سیاستهای درست علمی وعملی.
- اکنون خانواده ها نیازمند به داشتن مشاوران مجرب برای خروج از این آوار بر سر فرود آماده هستند. راهکارهای قانونی و حقوقی برای فشار و مقابله با این دولت ظاهرساز و فریبکار. نه با راهپیمایی و دادن امتیازهای بیشتر به دولت و با دعوت از دولتمردان.
- راهپیمایی در حال حاضر باید با پشت کرد به سیاسیون و درست در مقابل دفتر نخست وزیر انجام شود. تا ایشان در این گیرودار انتخابات مجبور به پاسخگویی مستقیم و صریح باشد.
- تا به کی این هیات بر تصمیمات اشتباه پافشاری دارد. ضعف و عدم تجربه های سیاسی و خود رای بودن همچنان یکه تازی میکند.
- این راهپیمایی در نقطه و زمان مناسبی انجام نمیشود. و جز سوزاندن مهره ای دیگر برای خانواده ها نفعی نخواهد داشت؟
- راهپیمایی مونترال چه دستاوردی داشت؟ جز پر کردن برنامه های شبکه های تلوزیونی!
- انجمن در این تظاهرات و همینطور راهپیماییهای بعدی باید موضع خود را همان موضع دادگاه انتاریو اعلام کند.. این حداقل یک قدم به جلو است و در ادامه انجمن به افشای برخوردهای کرنش گرانه دولت لیبرال نیز دست بزند که با انتشار گزارش نهایی خود آن شلیک را غیر عمدی خواند. اما برای اینکه بتوان بیشترین نیرو را متحد کرد، میتوان با پیشنهاد بالا جلو رفت که انجمن با بیانیه ای موضع دادگاه انتاریو را موضع خود اعلام کند و از دولت و نمایندگان بخواهد که به تایید موضع دادگاه انتاریو دست بزنند.
- انجمن اگر در نفی دولت کانادا نمیخواهد بیانیه بدهد، که به نظر من بسیار اشتباه است چون جامعه کانادایی متوجه کوتاهی های دولت نخواهد شد، حداقل در بیانیه ای با اتکا به حکم دادگاه انتاریو و گزارش خانم اگنس کلامارد خواستار تایید حکم دادگاه انتاریو مبنی بر عمدی بودن شلیک به هواپیما بشود مگر اینکه دولت ایران با ارائه مدارک خلاف انرا ثابت کند.
- هیات و شخص آقای اسماعیلیون از ابتدا از شکایت بنده و مهرزاد زارعی حمایت نکردند و حتی به تبلیغات منفی با دادن آدرس اشتباه به خانواده ها روی آوردند. که این شکایت فقط ختم به غرامت میشود. در صورتی که اینطور نبود و همانگونه که مشخص شد ما ابتدا حکم محکومیت قاتلان و عوامل و تایید عمدی و تروریستی بودن شلیک به هواپیمای اکراینی را گرفتیم.
- انجمن اشتباه فاحشی کرد که پشت دادگاه انتاریو نیامد. من چندین بار شفاها با خانواده ها صحبت کردم. متاسفانه بدلیل مشاورتهای اشتباه از طرف هیات، خانواده ها فکر می کردند که دادگاه انتاریو فقط مربوط به غرامت خواهی است. در حالیکه من توضیح داده بودم که مرحله اول این دادگاه در مورد عمدی یا غیر عمدی بودن است و اگر حکم به نفع خانواده ها بدهد، این یک پیروزی بزرگ و تاریخی است. دادگاه انتاریو، یک دستاورد بسیار بزرگ بوده است نه تنها برای خانواده ها بلکه برای تمامی دادخواهان و بایستی الان بیشتر مورد استناد قرار بگیرد و دولت کانادا را مورد سوال قرار بدهد که حتی به احکام دادگاه استان انتاریو نیز اهمیت نمیدهد. من کاملا متوجه هستم که حکم دادگاه انتاریو بر اساس "بدون شک و تردید" داده نشده است بلکه براساس "تعادل احتمالات" داده شده است و به همین دلیل در دادگاههای جنایی قابل استنادنیست. اما بدرستی بجای "اشتباه" در برآوردهای هوانوردی ایران، روی عمدی بودن و تروریستی بودن جنایت انگشت گذاشته است. این نکته ای است که در گزارش فورنزیک مفقود است و عملا بدون دلیل نفی شده است.
- مورد بعدی در مورد قرار داد هیات با شرکت لابیگر ساسکس است. آیا بهتر نبود بجای قرارداد پرهزینه با شرکت ساسکس برای لابی کردن و مشاوره از شرکتها و انجمنهای قدرتمندتر و مجانی برای مشورت استفاده میشد، مانند گروه C-CAT که حتی نماینده رسمی در دولت دارند؟
- اینها جز مدارا، سفسطه و دادن آدرس اشتباه از طرف هیات به خانواده ها نیست.
- این هیات حتی مخالف جبهه گیری علیه سپاه و لیست مگنتسکی بود از ابتدا و آنرا جهت گیری سیاسی میخواند.حتی از نام بردن اسامی چون علی خامنه ای و محکوم کردن آنها سرباز میزد.
- نداشتن وکیل رسمی و مشاور سیاسی زبده باعث شده تا هیات در هیچ یک از جلسات خود با دولت، بدون استثنا به کوچکترین نتیجه ای نرسد. این کارها با مشاعرهو اضهار فلاکت پیش نمیرود و نخواهد رفت. مثلا در جلسه پرسش و پاسخ از رییس سازمان امنیت حمل و نقل کانادا (کتی فاکس) در مجلس در حضور نماینگان مجلس و رییس و نماینده نخست وزیر و نماینده سازمان ضد تروریستی کانادا که همگی از سیاستمداران زبده و با تجربه چندین ساله هستند چه کسانی از طرف خانواده ها شرکت دارند؟ با دقت به لیست افرادی که از طرف خانواده ها در جلسات و مذاکرات با دولت شرکت میکنند نگاه کنیم..ایا اینها تمام توانمندی ماست؟ اگر اینست که آخر راه از ابتدا مشخص است. آیا حضور یک وکیل رسمی باتجربه لازم نبود و نیست؟! آیا بهتر نیست از افراد خارج از خانواده ها بعنوان کارگشا و حتی دخیل در امور استفاده کرد؟ در کجا آمده که تصمیم گیرنده با اجرا کننده با کارمند یکی باشد؟! و اما ،اصلا آیا بهتر نبود بجای نام هیات مدیره و رئیس و مرئوس از کمیته های مختلف با استفاده از داوطلبین برای پیشبرد کارها استفاده کرد. که تجربه من چنین نشان میدهد.
- استفاده از مشاوران بی تجربه و عملکرد جناحی باعث شده که انجمن تا به امروز کوچکترین دستاوردی را در مورد شلیک به هواپیمای اکراینی نداشته باشه.
- عدم وجود وکیل رسمی باعث ایجاد سردرگمی شدید برای خانواده ها بوده است. هنوز بسیار هستند که حتی از حقوق قانونی خود بی اطلاع میباشند. و اصلا در جریان مسایل حقوقی پرونده نیستند. اصلا نمیدانند فرق دادگاه لاهه و دیوان کیفری!
- هیات بعد از یکسال و نیم حتی نتوانسته کمکی برای نیازهای مالی بازماندگان از طرف دولت مهیا کند.
- بجای برگزاری راهپیمایی بسیار پیشتر لازم بود این هیات گزارشی مبسوط و جامع و کارشناسی در مورد شلیک به هواپیمای اکراینی آماده و در سطح بین المللی منتشر میکرد. که همچنان محقق نشده!!
- عدم واکنش مناسب و قاطع توسط هیات در برابر تصمیمات دولت، باعث تحمیل نظرات دولت کانادا بر انجمن بوده و هست و از ابتدا باعث قرار گرفتن انجمن در موضع ضعف بوده است. مثلا چرا در وبسایت رسمی دولت از گزارش نهایی تیم فارنزیک بعنوان سند استفاده شده است. در صورتی که در داخل متن همین گزارش آمده است که ارزش قانونی ندارد و حتی قابل ارایه به مراجع حقوقی نیست.
- جناب اسماعیلیون آیا اینکه پرونده به دادگاه بین المللی برود غیر از اینست که فقط برای حل اختلافات مالیست؟ آیا حضور پیام اخوان غیر از حل و فصل مالی قضیه است؟ چرا مساله دادگاه لاهه را طوری در اذهان عموم مطرح میکنید که گویی دادگاه کیفری یا جناییست! خیر این دادگاه فقط برای حل اختلاف مالیست.
- لازم دیدم توضیح کوتاهی هم درمورد پیام اخوان که دلخوشی هیات انجمن است را بدهم. ایشون در ابتدا موضعش غیرعمدی بودن شلیک به هواپیما بود. و ایشون در جلسه با مارک آرنولد فرمودند که شکایت نکنید به نتیجه ای نمیرسید و همه خانواده ها رو بشکست میکشانید. درضمن حتی کشور اکراین درخواست ایشان را برای کمک و شرکت در پرونده را رد کرد.
- موضع انجمن و راهکار حقوقی هیات در برابر اعلام رسمی خانم لوکی و وزرای دولت در عدم شروع تحقیقات جنایی در کانادا چیست؟
- دولت کانادا در تاریخ 11 ژوئن اعلام کرد حاضر نشده است که با دولت اوکرایین در تحقیقات جنایی همکاری کند. که معلوم میشود کانادا از همان موقع تصمیمش را گرفته است که تحقیقات جنایی را در مورد این جنایت انجام ندهد، چون میخواسته انرا غیر عمدی و بدون نقشه قبلی اعلام کند.
- باید جامعه کانادا بدانند که گزارش کانادا و نحوه عملکردش، موجب تهدیدات خانواده ها شده است و ما دولت کانادا را مسول هر خطری می دانیم که جان خانواده ها را تهدید کند. بایستی این پیام را همه جا منتشر کرد که دولت کانادا با انتشار گزارش خود، غیر مستقیم از دولت جمهوری اسلامی دعوت به ترور و تهدید خانواده ها کرده است، بعنوان تنها دادخواه این پرونده ، چون عملا با غیر عمدی اعلام کردن این جنایت، دست خود را از دادخواهی و روشن شدن حقایق شسته است و خانواده ها را بعنوان تنها دادخواهان در مقابل جمهوری اسلامی رها کرده است.
- اکنون که دولت و شخص وزیر خواسته های کانادا را به این شرح رسما منتشر کرده اند عکس العمل حقوقی هیات محترم چیست؟: " در موردPS752 طبق قوانین بین المللی، کانادا و گروهی از کشورها، شرکایش، به روشنی بیان کرده اند که در راستای احقاق حق ایران ملزم به اجرای همه موارد ذیل می باشد:
• بیان عذرخواهی عمومی
• گزارش کاملی از علل و عواملی که منجر به سقوط شد را ارائه دهد.
• بازگرداندن وسایل قربانیان
• ایجاد اطمینان از اقدامات انجام شده برای جلوگیری از سقوط های بعدی
• ایجاد اطمینان ازتکمیل بررسی جامع سیستم پدافند هوایی ایران و اقدامات محافظتی برای جلوگیری از حملات به هواپیماهای غیرنظامی
• اطمینان دادن درتعقیب کیفری شفاف عاملین
• پرداخت غرامت برای جبران ضرر و زیانی که در اثر سقوط به وجود آمده است.
همچنین وزارت امور خارجه کانادا به همراه سایر کشورهایی که عضو گروه بین المللی پاسخگویی هماهنگ هستند، به دنبال مطالبۀ جبرانِ خسارت از جمهوری اسلامی ایران در مورد سرنگونی پرواز PS752 هواپیمایی بین المللی اوکراین هستند." ( برگرفته از متن اصلی از نامه وزیر)
- راهکار حقوقی هیات برای مداخله شورای امنیت سازمان ملل چیست؟ همانگونه که بنده با کمک دوستان با ثبت پتیشن رسمی شماره 3083 به مجلس خواستار ارجاع تحقیقات به شورای امنیت شدیم. البته در اینجا هم هیات با دادن آدرس اشتباه سعی در گمراهی عمومی داشت. مبنی بر اینکه اینرا روسیه و چین "وتو" خواهند کرد. در صورتی که این خواسته فقط برای تحقیقات است نه تصمیمات توسط شورای امنیت و بحث وتو بهیچعنوان مطرح نخواهد بود!
- البته اصولا هیات ابتدا به مبارزه و مخالفت با هرگونه فعالیت توسط دیگران و ضعیف نشان دادن آن دست زده.
- آیا هیات نباید با به ارج نهادن حکم دادگاه اونتاریو بعنوان بزرگترین دستآورد تا به امروز بپردازد و از آن استفاده کند؟ و البته این سوال مهم همچنان مطرح است که چرا فقط تعداد 4نفر در این شکایت بسیار مهم شرکت داشتند!؟
- حکم دادگاه انتاریو فقط برای غرامت گیری که نبوده. ولی مگر دولت کانادا نگفته است که برای همین مساله مذاکره می کند. پس میتواند به این حکم هم استناد کند.چرا نکرد؟! مگر گزارش فارنزیک کانادا از حکم دادگاه انتاریو بالاتر است که با استناد به مدارک، حکم داده است و اینکه چرا تیم پزشک قانونی که حتی به اندازه یک قاضی اعتبار ندارد، ولی میتواند مورد استناد کانادا برای مذاکراتش قرار بگیرد. لازم به ذکر مجدد است خود گزارش تیم پزشک قانونی کانادا نوشته است که از نظر دادگاه هیچ اعتبار ندارد و نبایستی استفاده شود. یعنی خود گزارش اعتبارش را کمتر از دادگاه انتاریو اعلام کرده است.
- آیا هیات نباید با استناد به حکم دادگاه از دولت بخواهد که بازماندگان را veteran و قربانی حمله تروریستی و شهید اعلام کند؟
- آیا هیات برنامه ای برای فشار بر دولت جهت واگذاری زمین و ساخت بنای یادبود برای این قتل عام را دارد؟
- آیا اصلا کسی خبری از برنامه های این گروه دارد؟! کجاست آن برنامه راهبردی و سازوکار مشخصش؟ آیا همه این موارد با راهپیمایی و نمایش، حل و فصل میشود؟ دلیل دعوت مردم و این تئاتر بجز نمایش چیست؟!
- با اینکه بزرگترین و تنها دست آورد این جماعت حکم دادگاه اونتاریوست ولی عزیزان تا به امروز تریبونی به بنده و وکیل مربوطه برای صحبت ندادند هیچ، بلکه برخوردها کاملا جهت گیر و قهرآمیز بوده. تا اینجا که در همین راهپیمایی مورد بحث در تاریخ 5آگوست در خواست بنده برای صحبت 3 دقیقه ای توسط اقای اسماعیلیون رد شد!!
- خانواده ها بدانند همانطوریکه مردم بومی بدون عوض کردن دولت ، مجبورش کردن که معذرت خواهی کند، این نشان میدهد که چطوری بایستی عمل کرد. دولت کانادا30 سال پیش به منطقه اوکا حمله کرد و ارتش را بسراغشان فرستاد که سرکوبشان کند. اما بومیان با نشان دادن بلاهایی که بر سرشان می رود ، توانستند جامعه کانادا را باخودشان کنند. این همیشه عادت ما ایرانیان بوده است که بجای اتکا و سازمان دادن فشار از پایین، یک جعبه شیرینی در دست بگیریم و برویم مقامات را ببینیم بجای اینکه تشکل درست کنیم و مبارزه کنیم. دوستان، بخشی از مردم در ایران اینجوری بار آمده اند. دستبوسی در بالا ، مذاکره در بالا، بجای اینکه مبارزه در پایین ، مذاکره در بالا. انعکاس این فرهنگ است که انجمن فکر می کند با دستبوسی دولت میتواند انرا به نفع خود تغییر دهد. در صورتیکه همین تجربیات تا کنون نشان داده که این دستبوسی در بالا، مذاکره در بالا راه بجایی نمی برد. بایستی با نقد این سیاست، تشویق کرد که سیاست مبارزه در پایین، مذاکره در بالا را جایگزین روش خود کنند..
- به نظر من بایستی انجمن از بومیان کانادا بیاموزد و سیاست "تمجید در بالا، مذاکره در بالا" را با سیاست" فشار از پایین، مذاکراه در بالا " تعویض کند. در این سیاست ما بایستی با مخالفت علنی با سیاستهای دولت در رابطه با این پرونده، به جامعه کانادا نشان دهیم که ظلمی در حق ما شده است. این را بایستی از مردم بومی بیاموزیم، که فشار از پایین از طریق نشان دادن این مساله است که چگونه دولت کانادا کوتاهی کرده است و با نشان دادن این کوتاهی، حمایت انها را جلب کنیم.
- آیا در کانادا کسی میداند که دولت کانادا چگونه با تایید گزارش جمهوری اسلامی و تایید اینکه این جنایت عمدی نیست، چه ظلمی در حق خانواده ها کرده است؟ چرا ما یک تظاهرات در مقابل وزارت خارجه که منتشر کننده این گزارش بوده است، انجام نداده ایم که نشان دهیم کوتاهی دولت کانادا چه بوده است؟ چرا به مشاورینی گوش میدهیم که کارش لابیگری در بالا بوده است. چرا از بومیان کانادا و پیروزیهایشان نمی آموزیم؟ و یا چرا راهپیمایی در مقابل دفتر نخست وزیری برگزار نکردیم ؟
- انجمن از سیاست " تمجید در بالا، مذاکره در بالا" تا کنون در برابر دولت کانادا استفاده کرده است، درصورتیکه این سیاست بایستی به سیاست، " فشار از پایین، مذاکره از بالا تبدیل شود". من حتی تظاهرات در مقابل ایکائو را هم قبول نداشتم. بدلیل اینکه تظاهرات واعتراض بایستی علیه دولت کانادا و در جهت روشنگری مردم کانادا باشد که تا کنون حتی به ایکائو شکایت رسمی نکرده است. متاسفانه انجمن خانواده ها بر زمینه همان فرهنگ متداول در میان ایرانیان که بجای مبارزه در پایین و سازمان دادن مردم، همیشه سعی در تمجید با بالایی ها داشته و اعتقادی به فشار از پایین ندارد، مشاوره هایی را قبول کرده است که بر زمینه این تمجید در بالا، فکر می کند دولت لیبرال دلش به رحم می آید وسیاستهای کلان خود را که همیشه در امتداد سیاستهای دمکراتها در آمریکاست، کنار میگذارد و به خواسته آنها تمکین می کند. در صورتیکه برای تغییر سیاستهای دولت لیبرال بایستی اتکا کنند به آگاه سازی افکار عمومی از کوتاهی های آن وسیاست مماشاتش با جمهوری اسلامی و از طریق اهرمهای این فشار، در بالا برای پیشبرد خواسته مذاکره کنند. به همین دلیل من فکر می کنم بایستی اول خانواده ها در جریان این پروسه بیاموزند که سیاستشان را بایستی تغییر دهند.
- اکنون کسی در جامعه کانادا نمی داند که گزارش فورنزیک دولت کانادا، چیزی بیشتر از گزارش ایران نبود و حتی به نفی گزارش UN پرداخته و همینطور در مخالفت با حکم دادگاه انتاریو این گزارش نوشته شده بود که کاملا غیر حرفه ای و سیاسی می باشد. این گزارش فقط در ادامه کنفرانس وین و بعنوان هویجی برای رام کردن جمهوری اسلامی نوشته شده است که نتیجه اش فروختن دادخواهی و خون کانادایی ها برای اهداف سیاسی دولت است. سابقه این کار در جریان قتل زهرا کاظمی نیز بوده است. به همین دلیل مجددا پیشنهاد مشخص من این است که خانواده ها بایستی با اعلام تظاهرات در مقابل دفتر نخست وزیر، از ایشون مطالبات اساسی رو طلب کنند.
- فقط در سایه این تغییرات است که انجمن میتواند اعتماد خانواده ها را بدست آورد و نشان دهد که میتواند و قادر است همه جانبه مبارزه برای رسیدن به خواسته های آنها را سازمان دهد. البته این یک پروسه است که طی آن سیاستهای کنونی انجمن اشتباهاتش محرز خواهد شد. اگر این حرکات بتواند اثرات خودش را نشان بدهد، انجمن بطور عملی، متوجه اشتباهات سیاست خود شده و حتی در مشاورین خود تجدید نظر خواهد کرد.
- حتی در تظاهرات دیروز پنجم آگوست، مواضع انجمن در تایید احمقانه عملکرد دولت کانادا تا به امروز بود! همه جا انجمن میگوید که اولویتش روشن شدن این جنایت است. انجمن معتقد است این یک جنایت عمدی بوده است و در مواضعش آنرا صریح گفته. بایستی بشدت اعتراض بشود به این روش سازشکارانه انجمن با دولت کانادا.
- بایستی توجه کرد. که اکثر خانواده ها فعال سیاسی نبوده اند. مکانیسم فعالیت سیاسی اجتماعی را نمیدانند. هنوز نمیدانند که بایستی در پایین مبارزه کرد و بر پایه بسیج پایین ، در بالا مذاکره کرد. من مطمئنم با توجه به رادیکالیسمی که در میان خانوده هاست، این مشاورتهای غلط منزوی خواهند شد و خانواده ها در تجربه پی به صحت مشاورتهای درست خواهند برد. خانواده ها هنوز راه طولانی در پیش دارند...
- متاسفانه مشاورتهای غلطی می دهند که درست نیست. این مشاورین این ایده را رایج کرده اند که اگر از دولت کانادا انتقاد شود، این دولت بر ضد خانواده ها حرکت خواهد کرد. این یک مشاوره بسیار غلط است. یکبار دیگه نگاه کنید به مبارزات مردم بومی کانادا علیه دولت کانادا. تا بحال یکبار هم حاضر نشده اند بیخود تشکر کنند، همیشه بدرستی انتقاد کرده اند و دولت کانادا هم مجبور است هر روز عقب نشینی کند. بایستی با این برداشت مقابله کرد که دولت کانادا را بدون فشار و فقط با تعریف و تمجید ، میتوان وادار به کاری کرد. بایستی با افشای کم کاری آن، با افشای سازش کاریهایش، با افشای اینکه میخواهد با جنایتکاران اسلامی سازش کند و خون کانادایی ها را به حراج بگذارد، افکار عمومی را باخود کنند، آنوقت دولت کانادا مجبور میشود تحت این فشار، دست به کاری بزند نکته دیگر از مشاورت غلط به انجمن این بوده است که گویا نبایستی از دولت کانادا انتقاد کرد، چون برای بردن این شکایت به دادگاه لاهه ما به کمک دولت کانادا نیازمندیم. این کاملا غلط است. هیچ حزب سیاسی بدون فشار از پایین ، حاضر نمیشود به خواست یک عده تن بدهد. بایستی این شیوه برخورد را به نقد کشید..
- در انتها بگویم که بارها بنده به توهین و تقابل با انجمنی محکوم شدم که کوچکترین دستاوردی تا به امروز نداشته. و به باور بسیاری از سیاسیون با گوش و چشم بسته فقط راه میرود. ولی بکجا؟ امیدوارم سرانجام این جماعت ختم به خیر شود. من نیازی به این جماعت ندارم که متهم به موارد برای پست و سمت و مال باشم. حکم محکومیت جنایتکاران رو در دست دارم. و نتایجی رو ثبت کردم در کنار این حکم، بی همتا و غیر قابل درسترس توسط هیات.
- در انتها گله ای هم دارم و آن اینکه از هیات خواستم که بمانند مراسم مونترال از تصویر و کردیت شکیبا و راستین برای مقاصد خودشان استفاده نکنند. 174 عزیز دیگر در پرواز بوده اند که میتوانند تصویر یکی از آنها را بر دوش حمل کنند.! و حرمت شکیبا و راستین رو نگه داشته و وارد بازیهایشان نکنند.
جالب است برای من که وقتی آقای مقدم مسائل را برای رسیدن به راه حل موشکافی میکنند امثال من به این فکر فرو میروند که چطور میشود کمکی کرد که از این بن بست نجات پیدا کرد و هستند کسانیکه سوال میکنند چرا اصلا ایشان مطالب را عمومی کردند و باید همه مسائل پشت پرده حل شود !! چه بسا که همان پشت پرده ها و پنهان کاری ها باعث شد آن هدف والا که میتوانست یک ائتلاف بزرگ برای ویران کردن خانه ضحاک را در پیش داشته باشد به چند خواست در سطوح پایین برساند . چرا چون فرصت طلبانی بودند که با بازی با احساسات بازماندگان راه انجمن را به بیراهه بردند . آنهاییکه سالهاست جز تجمعات سکوت و .... در زمانهای حساس کاری نکردند . جناب مقدم روزی نیست که غم تک تک عزیزان و بازماندگان را با تمام وجود حس نکنم ولی صد افسوس که میبینیم متاسفانه راه دادخواهی به بیراهه میرود .باز هم امیدوارم انجمن هر چه زودتر در سیاستها و انتخاب مشاوران بازنگری کند .ما هم در این مسیر تا روزی که مسببان و عاملان این جنایت به سزای عملشان برسند همراه و همگام شما خواهیم بود
شاهین عزیز، اختلاف در هر نهاد اجتماعی نه تنها خوب است بلکه بحثها حول این اختلافات موجب رشد آن میشود اما اگر برخوردها، بجای بحث و گفتگو و قانع کردن یکدیگر ، به نفی و تخریب برسد، عملا تاثیر خوبی ندارد. وقتی که بگویید در انجمن "جمهوری اسلامی کوچک" حاکم است ، آیا منتظر چه پاسخی هستید؟ آیا انتظار بحث سازنده میتوان داشت ؟ همیشه در تاریخ این طور بوده است که وقتی جنایتکاران حاکم دست به قتل و غارت مردم زده اند، مردم مقاومت کرده اند ، ولی وقتی مردم در مقاومتشان شکست خورده اند، عده ای از همان شکست خورده ها، پس از شکست ، بجای تحلیل علل شکست و راههای جدید پیدا کردن، به سرزنش همان رفقا ویاران خود پرداخته و از اصل مساله فاصله گرفته اند. شاهین عزیز، شما خودتان هم اگر عصبانی نباشید و منصف باشید، تحت هیچ شرایطی نمیتوانید انجمن را با جمهوری اسلامی قیاس کنید. فقط نگاهی به کارنامه جمهوری اسلامی بکنید، آیا منصفانه است که چنین اتهامی بزنید. شما میتوانید از واژه های دیگری استفاده کنید که تخریبی نباشد، اما وقتی از چنین واژه هایی استفاده می کنید، عملا راه گفتگو را می بندید. من حرف دیگری ندارم، ولی یک نوشته از منصور حکمت را به شما تقدیم می کنم و امیدوارم بخوانید. نکته بسیار جالبی را در مورد مردم میگوید وقتی که در یک جنبش شکست میخورند و اینکه عده ای یک جور برخورد می کنندو عده ای مثل شکست نخوردگان ، زمین میخورند، یاد میگیرند، بلند میشوند، دستی به سروروی رفقای خود می کشند ، به انها دلداری می دهند و دوباره حرکت می کنند اسم اینها را میگذارد جنبش شکست نخوردگان. من فکر می کنم، ما، جنبش دادخواهان، بایستی همان جنبش شکست نخوردگان باشیم. اشتباه زیاد خواهیم کرد، شکستهای کوچک خواهیم خورد، ولی بایستی یاد بگیریم که بعد از هر شکستی ، بلند شویم، دستی به سرو روی خودمان و خصوصا رفقای همراهمان بکشیم، دلداریشان دهیم، قوت قلبشان بدهیم، بعد ضعفهایمان را بررسی کنیم، بحث کنیم، قانع کنیم، بعد دوباره برای حرکت بعدی آماده شویم. جنبش دادخواهی، جنبش شکست نخوردگان است. بایستی تا به نتیجه رسیدن، که فقط با سرنگونی رژیم و محاکمه سران جنایتکارش ممکن میشود، انرا ادامه بدهیم. اختلافات خود را با بحثهای درونی پیش ببریم و در مقابل رژیم مثل یک سد محکم ، متحد و استوار عمل کنیم. اینهم لینک مقاله ای که گفتم: تاريخ شکست نخوردگان - Mansoor Hekmat (public-archive.net)
درود بر شما.
با تمام و کمال نوشته شما و ایده غالب آن موافقم. سیاستمدارانی که عملکردشان تا کنون نشان داده است که رویکرد سیاسی شان چیست و نگاهشان نسبت به جنایت شلیک به هواپیمای اکراینی و معامله با جنایتکاران چگونه است، تا به معنای واقعی مجبور نباشند ( که بهترین روش مجبور کردنشان فشار مستمر از پایین است) اقداماتشان را تغییر نخواهند داد.
ضمنا از خواندن و فهمیدن اینکه آقای اسماعیلیون با استدلالات شما تا این میزان فاصله داشته اند که حتی با سخنرانی 3 دقیقه ای شما نیز موافقت نکردند، بسیار متعجب و غمگین شدم ...
برای حرکتهای اعتراضی رادیکال تر ( مشابه آن مواردی که مثال زدید ) ما مردم عادی را در کنار خود بدانید. محسن رستمی از مونترال
بادرود به شاهین عزیز با بخش زیادی از نوشته شما موافقم. به ویژه فشار از پائین و بعد مذاکره با بالایی ها و نه برعکس. ولی نفس راهپیمائی برای دادخواهی و اعتراض به دولت کانادا و به ویژه اینکه روزی بود که رئیسی قاتل رسما به پست انتصابی می رسید به نظر من خیلی لازم و ضروری بود. هم می شود جلوی پارلمان انتاریو و در ادامه سی تی هال راهپیمائی و اعتراض سازمان داد، و هم در جلو دفتر نخست وزیر و پارلمان اتاوا. به نظر من این دو در مقابل و مغایر با هم نیستند. من بدین باورم که دادخواهی خانواده ها را باید با بقیه دادخواهان از آبان، تا 67 ، از قتل های زنجیره ای تا سرکوب کارگران و مالباختگان و دانشجویان و معلمان و زنان و پرستاران و ... در هم آمیخت و برای سرنگونی کامل این رژیم جهل و جنایت تلاش کرد. و البته هر کدام از این دادخوهان هم می توانند و باید مستقل نیز اقداماتی عملی انجام دهند از جمله پیشنهاد های شما. ولی ا گر این اختلافات را می توانستید داخلی بحث و صحبت و توافق کنید تا به بیرون درز نکند خیلی بهتر بود. حالا هم که چنین شده، باید اختلاف نظر و سلیقه را به رسمیت شناخت ولی در جهت دادخواهی و سرنگونی رژیم. با آرزوی موفقیت برای همه دادخواهان بابک یزدی
در اینکه میان خانواده های قربانیان نیز اختلاف نظر وجود داشته باشد جای تعجب و انتقادی نیست. این سئوال برای منی که آمادگی دارم تا جای امکان از هر روشی در جهت دادخواهی قربانیان پرواز 752 حمایت کنم این سئوال پیش میاید که چرا همه روش ها صورت عمل به خود نگرفته اند؟ اگر گرفته اند چرا در باره آنها اطلاع رسانی بیشتر نمیشود؟ خیلی مایلم در این رابطه بیشتر بدانم.